POLICY POLICY با توجه به اوضاع و احوال کشور یا بهتره بگیم به خاطر اوضاع و احوال سیاسی و اقتصادی کشور مردم همه به اتفاق یک سیاست مدار تمام عیار شدند.کمتر محفلی را میتوان دید که موضوع آن به مسائل سیاسی مربوط نباشد یا اتمام این محافل موضعگیری سیاسی نباشد.در این چند ساله مردم بیشتر به اهمیت مدیریت جامعه پی برده اند.اگر یک نگاه گذرا از تاریخ داشته باشیم میبینیم که قبل از انقلاب مردم زیاد به امور سیاسی توجهی نداشتند و انقلاب هم به خاطر اوضاع بد اقتصادی بود که حکومت شاه برای اکثر مردم (که کشاورزان تازه زمین دار شده بودند)درست کرده بود و مردم در پی اصلاحات بودند.بعد از انقلاب هم مردم فقط هنگام انتخابات مواضع سیاسی خود را اعلام میکرند که اکثرا همان مواضع حکومت بود(به جز یک مورد انتخاب خاتمی).این بی توجهی تا دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری ادامه داشت.از اول انقلاب تا سال ۱۳۸۴ کشور روند رشد اقتصادی را میگذراند تا انتخاب آقای محمود احمدی نژاد که برنامه های تک محوری ایشان موجب اوضاع بد اقتصادی شد.علاوه بر اینها اظهار نظرات و انتقادات ناموجه احمدی نژاد در مورد غرب و وقایع آن موجی از تحریم ها را به بهانه موضوع هسته ای علیه ایران روانه کرد.مردم ایران که قبلا هم تحریم های اسمی و غیر کامل آمریکا را تجربه کرده بودند اینک مقابل کوهی از تحریم های کامل و واقعی قرار گرفتند و همین مردم که تا قبل از انتخاب احمدی نژاد روند رو به رشد کشور را خود به خود و بدون دخالت فرد خاصی میدیدند مجاب شدند که مدیریت کلان اقتصادی و سیاسی کشور یک موجود کاملا واقعی هست که سپردن آن به افراد نالایق مسائلی را به بار می آورد که الآن در کشور مشهود است. این خلاصه فرآیندی بود که موجب بیش از پیش سیاسی شدن افراد شد. من این پست یا بهتر بگویم این سرفصل را باز کردم تا هم مسائل نابخردانه دولت را شرح و نگاه انتقادی به آن داشته باشم و هم راهکار صحیح آن را (در صورت موجود بودن)ذکر کرده و در مورد آن مفصلا شرح دهم و البته منصفانه هست که اگر مسائل مثبتی در این دولت دیدم را بازگو کنم.
با تشکر نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان پيوندها سلام وب خوبي داري ؟ در ضمن از قالب خوبي استفاده كردي اگر دوست داري يك سر بيا به وب ماهم بزن خوشحال ميشم زحمت كم ميكنم تا ديگ مزاحمتون نمي شوم |
|||
|